معلمي از دانش آموزانش خواست

طراحي گرافيك, نشانه و آرم و لوگو

معلمي از دانش آموزانش خواست

۸۶ بازديد

 معلمي از دانش آموزانش خواست تا در مورد زندگي و مرگ انشا بنويسند
 آنچه در ادامه آمده انشاي يكي از دانش آموزان هست و طوري معلم را تحت تاثير قرار داد كه براي او آرزوي مرگ كرد!
به نام خدا. انشايم را با نام زندگي آغاز ميكنم. آقا به نظر من زندگي، بدون مرگ معنا و مفهومي ندارد! ما از صبح كه بيدار ميشويم عزرائيل يار جدا نشدني ماست. مثلا همين جمعه اي كه گذشت، قرار بود خاله پري به ما سر بزند. خواب بودم كه مادرم داد زد" الهي خدا مرگت بده! پا نميشي از اين وسط!!!" 
همين را كه گفت فهميدم يعني زود بيدار شو و اتاقت را جمع كن. بعد بابا در حمام را باز كرد و گفت خبر مرگشون كي ميان؟؟ بعد هم كه خاله پري آمد و همه خوب و خوش بوديم. البته شوهر خاله پري معتقد است ما خوشي نداريم و با اين گراني ها همه بايد سرمان را بگذاريم و  برويم بميريم.
 بعد هم كه خواستند بروند هر چه مامان اصرار كرد، براي ناهار بمانند گفت به مرگ خودم ناهار خورديم! و رفتند!!! 
مثلا خود ما آقا، ميگوييم خدا كند فلان معلم بميرد! يا شما خودتان آقا همش ميگوييد "مرگ! چه مرگتونه".
 دايي ام ميگويد كاش صاحب خانه اشان بميرد. من فكر ميكنم صاحبخانه اش هم، هر ماه كه اجاره دايي عقب مي افتد همين دعا را به جانش ميكند!
 مطمئنم اگر مرگ نبود هيچ كس به ادمه ي زندگي اميدي نداشتبراي همين من مرگ را خيلي دوست دارم.
 ما هر روز صبح مرگ را سر صف صدا ميكنيم و براي خيلي از كشورها آرزوي مرگ ميكنيم. 
ماشين بابا هر روز صبح روشن نميشود و ما ميفهميم كه باز يك مرگش شده؛ طوري كه بابا ميگويد عزرائيل خودت بيا و راحتم كن! 
كلا مرگ خوب است. بابا ميگويد ديدن مرگ آدمهاي بد هم خيلي خوب است چون ياد ميگيريم كار بد نكنيم. 
در ايام مرگ مدارس تعطيل است و ما كلي زندگي ميكنيم. آقا ما اينقدر مرگ را دوست داريم كه بعد از فوتبال و واليبال و كشتي...بعد از وزنه برداري چه ببريم و چه ببازيم بالاخره براي يكي آرزوي مرگ ميكنيم.
  عمو احمد ميگويد مرگ رحمت خداست و اگر مرگ مي آمد نصف مملكت ميمردند، جمعيت كم ميشد و مشكلات بيكاري، كم آبي و فقر هم رفع ميشد! 
من فكر ميكنم مرگ واقعا چيز خوبي است. پدربزرگم هم كه مرد همه ميگفتند خدا را شكر كه مُرد؛ راحت شد. 
مرگ آنقدر خوب است كه ما صبح عيد نوروز سر قبر همه آدمهاي فاميل كه مرده اند ميرويم و مرده ها را بيشتر از زنده ها دوست داريم. نميخواهم شعار بدهم اما من فكر ميكنم عزرائيل در ايران خيلي پر كار است.  اين بود انشاي من!
انشاي دانش آموز كه به اتمام رسيد معلم گفت: "بميري.برو بتمرگ"

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.